ما در عکس ها زندگی می کنیم

ساخت وبلاگ
در واقع تیتر بالا،اسم یه کتابه که در اینده ای نزدیک خواهم خوند!! اما قصد امشبم این نیست که کتاب حرف بزنم،میخوام از یکی دیگه از موضوعات مورد علاقه ام،یعنی عکس و عکاسی (گرچه استعداد خاصی درونش ندارم!-_-) حرف بزنم...

به عکس ها تاحالا دقت کردی؟مخصوصا اون عکسه که توی یه جمع خانوادگی،یا یه جمعی که توش حسابی خندیدی و  خوشگذشته و اتفاقا عکس های یهویی که گرفته شد دماغتو گنده تر از همیشه نشون داده یا تو نابودترین تیپ بودی یا شایدم نه! شایدم برگه آس مجلس بودی و شیکو پیک جمع بودی!  با لبخندی واقع و چشمایی که از خوشحالی برق میزنن و بعد کلیک! عکس گرفته میشه.

قدیما عکسا رو چاپ میکردن،الان به همون فایل کامپیوتر و لب تاپ بسنده میکنیم... حالا فرض کن،یه عکس با همه ی خوشی ها و خنده ها رو گرفتی و چند سال بعد به اون نگاه میکنی،اتفاقا از بد روزگار  اون روزی که رفتی سراغ عکسا، دلت از زمین و زمان هم گرفته... 

به ادمی که توی عکسه نگاه میکنی،ادمی که جوون تر از توهه،  شاید با یاد اوردن اون روز و خنده ها و دیوونه بازی های اون روز،یه لبخندی هم بیاد رو لبت...

بهنظرم این دقیقا همون جادویییه که همه ازش حرف می زنن، توی عکسا همه چیز خوب به نظر میاد... اون ادمی که بودی.. اون لحظه های خوش... اون حس خوشبختی ای که نمیدونستی بهش می گن خوشبختی... این خوده جادوهه...که میتونه توی یه ثانیه تو رو ببره به ادمی که دیگه نیستی، جایی که دیگه نیستی و پیش ادمایی که شاید دیگه نیستن...

.

.

فقط عطر ها و اهنگ ها نیستن که میتونن برای یه ثانیه به اتیش بکشنت...عکس ها،در عین حال جادویی ان، قاتل های بزرگی هم هستن...با ور نداری؟ برو البوم قدیمی رو ورق بزن...

.

.

.

پ.ن: امان از اون عکسی که با مادر بزرگ و پدر بزرگ خندون داری به دوربین نگاه میکنی و نمیدونی بیست سال دیگه تنهاکسی که تو اون عکس هنوز هست،فقط خودتی....

نوشته شده در پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۶ساعت 2:0 AM توسط مگی|

کوک های ناتمام من...
ما را در سایت کوک های ناتمام من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : margarethaso بازدید : 169 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 4:23